شاید هیچ وقت زهرا نیاد اینجا و هیچ وقت نبینه
راستش میخواستم با زهرا حرف بزنم اما نمیذاره
خب منم از طرف خانواده تحت فشارم
میگن ازدواج کن ..چند نفرم بهم گفتن
منم گفتم نه..یه مورد هست خیلی خواستگار داره
هم اندام هم قیافه هم تک دختره و تک فرزنده
پدر مادرشم خوبن..مثل زهرا خیلی زیاد خواستگار داره
جوری که امروز پدرش منزل یکی از اقوام عیددیدنی بودیم به یکی میگفت
که خسته شدن انقدر میادن..البته یواش میگفت من بیرون بودم شنیدم
چون پنجره مشرف بود...منم خانوادم خیلی اصرار کردن بهم برن خواستگاری
من الان یک سال بیشتره همش میگم نه نمیخواد برین...
نمیدونم زهرا باهام میخواد چیکار کنه
چون ادمیه ناراحت بشه از ادم خیلی سخت و خیلی دیر میبخشه
کاش میدونستم دلش چی میگذره
منتظرم بذاره حرف بزنیم در مورد بعضی مسایل شخصی
خدایا به خودت توکل
|